به "سگ" استخون بدی ..

برو ......من با خودم و دل شکسته ام کنارخواهم آمد .....قانع کردن دلم بهتر است از تمنای عشق

از تو و وجود یخ زده ات

	ای کاش . . . قانون همه ی دوستی ها این بود : یا رفاقت تعطیل... یا جدایی هرگز....

	قبول که ما دو خط موازی هیچگاه به همدیگر نمی رسیم ! ولی فقط کمی فاصله را کمتر کن ، میخواهم بهتر ببینمت....

تکلیفم روشن شد ؛ خاموش میشوم شیرینم !

فرهاد وار اینبار باید به جای کوه ، دل بکنم !

	این روزها حتی اگر خون هم گریه کنی عمق همدردی دیگران با تو یک کلمه است : “آخی” !

کـــــــــــم بــاش

از کم بودنت نتــــــــرس

اونی که اگـه کم باشی ولــــــــت میکنه،

همونه که اگه زیـــاد باشی حیفو میلت میکنه. . .

آهاى تویى که جاى منو گرفتی!!!

یادت باشه :
کم حوصله ست...
شاید به ظاهر جدى باشه ولى قلب مهربونى داره...
بد قول نیست اما گاهى وقتا گرفتاره...
تو داره...

سعی کن باهاش حرف بزنی...
خیلی کاکائو دوست داره...
هی بهش نگو این کارو کن ؛اون کارو کن, عصبی میشه....
خسته که باشه بهتره تنهاش بزارى...

اون همه چیزِ من بود ؛
حق ندارى اذیتش کنی ...!!!

 

خواستم چشمهایت را از پشت بگیرم،دیدم

طاقت اسم هایی را کـه میگویی ندارم....!!!

 

براى فرامـوش کردنت هـرشب آرزوى آلزایمر مـیکنم …

خوش بــه حال تو …

 

که وقتى “ او” آمد، بدون هیچ دردسرى فراموشم کردى …

 

یک ساعت که آفتاب بتابد ،

خاطره آن همه شب های بارانی از یاد میرود

نمیگذاشتم به آسانی دلم را ببری...

اگر میدانستم

بعد از تو زندگی کردن

چقدر دل میخواهد

	لاک غلط گیر را برمیدارم و "تو" را از تمام خاطراتم پاک میکنم   " تــــــــــــــــــو "   غلط اضافی زندگیم بودی. شک نکن

	آرزوی خیلی ها بودم  از آن دست نیافتنی هایشان ساده اسیرت شدم  که قدر ندانستی

اگه الآن بگن باید برین رو صحنه

و جلوی همه

یه جمله برای کسی که بیش تر از همه دوسش دارین بگین؛

آیا میرین؟؟

اگه میرین چی میگین؟؟

خوابم برد...

انقدرانتظارکشیدم ونشد!!!

ساده هستم

ساده میبینم

ساده میپندارم زندگی را

نمیدانستم جرم میدانندسادگی را!!!

سادگی جرم است ومن مجرم ترین مجرم شهر

ساده می مانم

ساده میمیرم

اما...

ترک نمی گویم پاکی این سادگی را

برگرد عشق من...
طاقت دوربودنت را ندارم...
حتی نوشتن واژه ها برای دلم تنگ شده هم سخت شده...
تو نباشی یعنی تنهایی...
برگرد عشق من...
در این دنیای پردرد و غم فقط بودن تو نفس کشیدنم را امتداد داده...
وقتی حس میکنم دور شدی آرزوی مرگ دیگر آرزو نیست...
برگرد عشق من...

بـــــــــــــرو!!!!

ترســــ از هیچ چیز ندارمــــ

وقتیـــــ یقینـ دارم بیشتر از منـــ

... کسی دوستت نخـــــــواهد داشت

بیشتر از منــــ کسی طاقت کمـــ محلی هایت را ندارد

بــــــــــــرو!!!!

ترس برای چه؟؟

وقتی می دانمــ یکــ روز تُف می اندازی به رویـــــ تمام آن هایی که

به خاطرشــــان من را از دستـــــ دادی.... !

ببخش من

شاخ نبودم

گاو نشدم!

ساز نواختن بلد نبودم

به ساز تو خوب می رقصیدم!

زیبا بودی

چون زیبا می دیدمت!

با جیبی خالی سراغت آمدم

هرچه داشتم "نداشتنی" بود که آنرا هم به پایت ریختم!

.

.

ببخش عاشقت شدم!

عشق هم کشک..

تو هم طعم کشک چشیده!

ببخش اینبار هم دیر رسیدم...

دختر کوچولو: چیکارم داشتی گفتی بیام اینجا؟
.
.
.
.
پسر کوجولو: میشه با پسرای دیگه بازی نکنی؟

سرم را روی شانه ات بگذار...

تا همه بدانند ...

" همه چیز " ...

زیر  ســــــر " من " است..!!

خدايا يک مرگ بدهکارم و هزار آرزو طلبکار ...
خسته ام ...

يا طلبم را بده يا طلبت را بگير!

" زن " نيستم اگر زنانه پاي عشــــــــقم نايستم!
من از قبيله ي " زلـــــيخا " آمده ام ...

آنقدر عشــــــــــقت را جار مي زنم تا خدا برايم کف بزند!

فرقي نمي کند فرشــــته باشي يا آدم ...

يوســـــــف باشي يا سلــــــيمان!

قاليچه ي دل من بدون اسم رمــز ِ " نام تو " پــــرواز نمي کند ...

زنــــــــانه پاي اين عشــــــــــــق مي ايستم ...

" مــــــــــــردانه دوســـــــــــتم داشــــــته بــــــاش ... "